20 اکتبر اعتیاد…
خانواده ای که به دلیل اعتیاد شدید سرپرستش، دچار مشکلات عدیده بود.
فرزندی که شاهد مصرف پدر بود…
مادری که خشونت همسرش را تحمل می کرد…
آشیانه ای که در آستانه ی فروپاشی بود…
و، سرمدی که نظاره گر همه ی این دشواری ها بود…
🍃🌺🍃
گوش شنوایی دردشان را شنید و
چشم بینایی نابسامانیشان را دید…
🍃🌺🍃
پدر مدت یکماه در کمپ ترک اعتیاد بستری شد.
بمنظور دور کردن پدر از محیط زندگی که یکی از عوامل اعتیادش بود، به همت نیکوکار عزیزی، محل زندگیش تغییر یافت…
صاحب کارمهربانش هم فرصتی دوباره به او داد…
پدر از کمپ بازگشت و در خانه ی جدید و در محلی دیگر، تولدی دوباره یافت…
این شیرینی، شیرینی بازگشت دوباره ی این عزیز است که برای اهالی سرمد آورده شد و چشمان همه ی ما را به اشک شوق نشاند…
آنچه می توان گفت فقط کلام شکریست که سزای خالق است…
👌من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
👌احسان ترا شمار نتوانم کرد
👌گر بر تن من زبان شود هر مویی
👌یک شکر تو از هزار نتوانم کرد